همه افراد به صورت طبیعی در طول زندگی خود با چالشهای مختلفی مواجه میشوند که ممکن است اعصاب آنها را تحریک کند. اگر اجازه دهیم که این محرکها به راحتی بر ما تاثیر بگذارند، جریان زندگی ما تحت کنترل احساسات هیجانی و تصمیمات نادرست قرار خواهد گرفت. کتاب نمی گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد به ما کمک میکند یاد بگیریم که چطور به این محرکها به طور مناسب پاسخ دهیم.
در زندگی همه ما اتفاقات کوچک و بزرگ زیادی رخ میدهد که برخی از آنها به سادگی ما را به هم میریزند. کتاب نمی گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد به ما کمک میکند که چطور با استفاده از روشهایی ساده، واقعبینانه و عملی در مقابل این عوامل خود را کنترل کنیم و آرامش خود را به دست آوریم. همه ما دوست داریم شرایط کار، زندگی و روابطمان پر از آرامش باشد. زیرا در آرامش است که ما بهتر میتوانیم فکر کنیم و تصمیم بگیریم. آرامش باعث میشود ما بیشتر احساس رضایت و خوشبختی کنیم، ایدههای جدید در این شرایط به سراغ ذهنمان میآیند. به همین دلیل است افرادی که میدانند چطور در شرایط مختلف به اعصاب خود مسلط شوند، معمولا افرادی موفقتر نیز هستند.
همه ما دور و بر خود فردی را میشناسیم که نسبت به دیگران بیخیالتر است اما همیشه خوش شانسی میآورد و کارهایش درست به موقع و به بهترین شکل انجام میشود. زمانی که ما اجازه میدهیم عوامل مختلف بر روی اعصاب و آرامش ما تاثیر بگذارند، فرصتهای زیادی را از خود میگیریم. ما باید یاد بگیریم که چطور در مواجه با عوامل مختلف آرامش خود را حفظ کنیم و بر اعصابمان مسلط باشیم. در این مطلب از همیار آکادمی میخواهیم خلاصهای از کتاب نمی گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد را با هم مرور میکنیم. با ما همراه باشید.
آشنایی با آلبرت الیس، نویسنده کتاب نمی گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد
کتاب نمی گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد نوشته آلبرت الیس (Albert Ellis) روانشناس برجسته آمریکایی است. آلبرت الیس در ۲۷ سپتامبر ۱۹۱۳ در پیتسبورگ ایالات متحده آمریکا متولد شد و در ۲۴ ژوییه ۲۰۰۷ زمانی که ۹۳ سال داشت، در نیویورگ از دنیا رفت. آلبرت در یک خانواده یهودی متولد شده بود که پدر او بازرگان بود و بیشتر اوقات در سفرهای تجاری به سر میبرد. آلبرت خود در زندگینامهاش میگوید که مادرش دچار اختلال دوقطبی (شیدایی) بوده است. آلبرت الیس که از طرفداران فروید بود شروع به تحصیل در رشته روانشناسی کرد. در همان زمان او آزمونهایی طراحی میکرد که از معروفترین آن میتوان به آزمون MMPI اشاره کرد. او علاوهبر تحصیل در دانشگاه، در دورههای آموزشی متعددی نیز مربوط به روانشناسی شرکت میکرد. تمرکز اصلی آلبرت در آن زمان بر روی روان تحلیلگری بود. اما پس از مدتی از این شاخه فاصله گرفت و خود را به عنوان درمانگر عقلانی معرفی و در همین زمینه شروع به کار کرد.
آلبرت الیس در سال ۱۹۵۵ شیوه رفتار درمانی عقلانی هیجانی (REBT) را پایهگذاری کرد و آن را توسعه داد. بر این اساس او معتقد بود مشکلات مراجعین ریشه در فلسفه شخصی آنها دارد که با دردهای هیجانی همراه میشود. این روش بر درمان فعال تاکید میکند که به واسطه آن عقاید و رفتارهای خودتخریبگر در فرد شناسایی شده و نسبت به اصلاح یا تغییر آنها اقدام میشود. آلبرت آلیس در سال ۱۹۵۷ شیوه درمانی عقلانی هیجانی را به طور رسمی آغاز کرد، دو سال بعد نخستین کتاب خود را منتشر و سپس در سال ۱۹۵۹ انیستیتو زندگی عقلانی را تاسیس کرد. در تمام طول دوران فعالیت خود، آلبرت موفق به دریافت جوایز متعددی از طرف انجمنها و نهادهای مختلف، از جمله انجمن روانشناسان آمریکا شد.